۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

دشمن. کدام دشمن؟

سلام آقای زیدآبادی،

ظاهرا دیروز آقای احمدی نژاد به خبرنگار یک شبکه تلویزیونی روسی گفته پاسخ ملت ایران به حمله اسرائیل «پشیمان کننده» خواهد بود. اگر اغراق نکنم این جمله یا مشابه آن را هر سال چند بار از دهان دولتیان نظامی و نظامیان دولتی در جمهوری اسلامی می شنویم. طرف دیگر هم بلافاصله آن را در بوق می کند که «نگفتم؟ می خواهند ما را از نقشه جهان پاک کنند.» یعنی کل داستان چیز تازه ای نیست. شک دارم که دیگر اساسا ارزش خبری هم داشته باشد. اما یک چیز هست که ارزش تأمل دارد و آن چرایی و اثر اینگونه شاخ و شانه کشیدن هاست.

خرداد سال گذشته (آخر ماه مه دو هزار و ده) وقتی نیروهای اسرائیلی به کشتی امدادرسانی که قصد غزه کرده بود -- شبانه، در آب های آزاد -- حمله کردند و خون ریختند و کشتند، فشار جامعه جهانی بر دولت بی بی نتانیاهو چند برابر شد. همه واکنش نشان دادند از جمله آقای احمدی نژاد که هشدار داد اگر حامیان اسرائیل کاری نکنند، ملت های منطقه به ناچار «دمار از روزگار این رژیم درمی آورند.» و سرتیپ وحیدی، وزیر دفاع، که گفت اسرائیل «شمارش معکوس نابودی خود را کلید زد.» ناگاه نتانیاهو فریاد همه جهان را کنار گذاشت و در پاسخ آن تک صدا گفت: «اجازه نمی دهیم غزه بندر ایرانیان در مدیترانه شود.» در پلک بر هم زدنی فعالانی که جان خود را برای شکستن حصر غزه داده بودند تبدیل شدند به عاملان ایران که جز واژه هایی در باد کاری برای فلسطینیان نمی کند. برای مرتبه ای که به شمار ناید، به همت کلید داران کعبه آمال مسلمین جهان، متهم باز ژست قربانی به خود گرفت.

این بار هم، پس از روزهای متوالی که موج اعتراض های اقتصادی مردم در اسرائیل برای لحظاتی از تاکید همیشگی بر تهدید ایران در رسانه ها کاسته بود، حرف های محمود احمدی نژاد بار دیگر زنگی شد بادآورده در دست «دشمن شماره یک» که به معترضان هشدار دهد هیولا همین پشت در است. که به یاد مردم بی خانه و بی درد بیاورد چرا نمی شود از بودجه نظامی (که نسبت آن به درآمد ناخالص ملی تنها از عربستان و عمان و امارات کمتر است) برای مسکن و آموزش گذاشت. زهی به صد دوست. باز هم «دشمن شماره یک» بود مرد میدان. با برگ سبز ناقابلش در تبوک اخلاص.

نگاهی حتی سرسری به ادبیات رایج در ساخت قدرت ایران و اسرائیل نشان می دهد که «دشمن» چه جایگاه والایی در نظام تبلیغی/تلقینی هر دو کشور دارد. برای یکی دشمنْ اسم رمز سرکوب و تحقیر است. قبای بی شکل و بی اندازه ای که بر تن هر مخالفی می توان کرد. برای دیگری دشمن توجیه غایی است و غایت توجیه. تبعیض را. اشغال را. اضطرار ابدی را. برای هر یکْ دیگری تجسم همه بدی هاست، منشاء و مظهر هرآنچه پلشت است و هولناک. برای هر کدام آن دیگر عینیتِ انتزاعِ شرّ است. شیطان است. در برابر خدایی که فقط مال اوست -- و بی شیطان چیزی کم دارد انگار.

ارادتمند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر